شهر باستانی سوغورلو (تخت سلیمان)

شهر باستانی سوغورلو

سوغلورلو(تخت سلیمان) یک از تمدن های باشکوه عصر آهن میباشد که توسط هخامنشیان که جزء اقوام وحشی بودن نابود و به آتش کشیده شد ( برای اطلاعات بیشتر در رابطه با جزئیات این جنایت کتاب؛ سه دریاچه ، یک گهواره (تاریخ تمدن در آذربایجان از ابتدا تا پایان عصر آهن) سیدمرتضی حسینی پیشنهاد میشود) سوغورلو در میان كوههای آتشفشانی "آلاداغ" در جنوب غربی آزربایجان، در شمال شهر "تیكان تپه"(تکاب) و در جنوب شرقی دریاچه اورمیه بر بالای تپه "سوغورلو" محوطه جهانی و مجموعه تاریخی "سوغورلو" واقع شده است که نام آن در زبان فارسی به "تخت سلیمان" تغییر یافته است

سوغورلو به معني محلي كه در آن سوغور فراوان وجود دارد سوغور نوعي از خرگوش شبيه مارمولك كه از پوست آن براي ساختن كت باراني استفاده مي شود

سوغورلو (تخت سلیمان) و مجموعه آثار باستانی و تاریخی آن یكی از مهمترین و مشهورترین مراكز تاریخ و تمدن آزربایجان و یکی از نمادهای باشکوه معماری آزربایجانی محسوب می‌شود. در این مجموعه تاریخی كه دارای ارزش سمبلیك مهمی است، بقایای آثاری از دوران ماقبل تاریخ، دولت و تمدن ماننائی (اولین دولت آزربایجانی)، تاریخ سامی-عبری-مسیحی، عهد ماد و اشكانی (هر دو با تباری مناقشه دار)، سازه های مربوط به تمدن توركی-موغولی-ایلخانی موجود است. طراحی آتشكده، قصر و طرح كلی‌ محوطه بر ایجاد و گسترش معماری اسلامی تاثیر گذاشته است. در اطراف سوغورلو (تخت سلیمان)، ایسسی سوها (آب گرم‌ها)، قاینارجاها (چشمه های جوشان) و بولاق های سردی (چشمه‌ها) وجود دارند كه بسیار جالب توجه اند. دریاچه اسرار آمیز "بوركو" و شكاف بزرگی كه در اثر زلزله پدید آمده، از دیگر نكات دیدنی سوغورلوق (تخت سلیمان) است.

سوغورلو بزرگترین مرکز آموزشی، مذهبی، اجتماعی و عبادتگاه مردم منطقه در قبل از اسلام به شمار می‌رفت اما در سال ۶۲۴ میلادی و در حمله هراکلیوس، امپراتور رومیان به ایران تخریب شد. آبا قاخان برادر زاده هلاکو خان که به دین اسلام گرویده بود بر روی ویرانه‌های تخت سلیمان مسجدی بنا کرد که آن نیز بعدها ویران شد و تنها کاشی‌هایی با نقوش و خط برجسته از آن به جا مانده است که در حال حاضر موزه رضا عباسی نگهداری می‌شود.

كلیه آثار این مجموعه كه در سال ١٣٨٢ در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید، بر روی یك بلندی طبیعی به ارتفاع ٢٠ متر از سطح دشتی گسترده و درون حصار و دیواری بیضی شكل بنا شده است. حصار از سنگ‌های لاشه‌ای به ابعاد مختلف و به ضخامت ٥ متر، ارتفاع ١٤ متر و با محیط بیرونی ١٢٠٠ متر بنا شده است. لایه بیرونی حصار از سنگ‌های تراش‌دار نما‌سازی شده و دارای ٣٨ برج دفاعی مخروطی شكل است. برخی از آثار مجموعه مانند زندان مربوط به دوره ماقبل تاریخ، ماننائیها، دوره مادها، پایه دیوارها از دورة اشكانی و حصار بیرونی متعلق به عهد ساسانی است. بخش‌هایی از این محوطه در قرن سیزدهم میلادی در دوره آباقاخان، دومین پادشاه امپراتوری ایلخانی و برادر زاده هلاكوخان مرمت شد، پاره‌ای از قسمت‌های فرو ریخته بازسازی گردید، دروازه جدیدی در مجاورت دروازه جنوبی عهد ساسانی احداث و قصر، عمارت، سالن شورا، ایوان (شرقی)، ساختمانهای هشت و دوازده ضلعی و شهركی صنعتی در کنار آن بنا شد. (امرای مغول هیچكدام از آثار پیش از خود را تخریب نکردند و ساختمان های خود را در کنار و یا بر روی این آثار قبلی بنا نمودند). تاكنون قسمت‌های مختلف بافت صنعتی شهرك ایلخانی ‌سوغورلو (تخت‌سلیمان) مانند بازار، كارگاه، حمام و خانه مسكونی شناسایی شده اند. پس از انجام تعمیرات وسیع و چشمگیر و احداث بناهای جدید، از این مكان مدتی بعنوان پایتخت تابستانی، كاخ شكار و تفرجگاه امپراتور ایلخانی استفاده شده است.

این منطقه به دلیل نزدیکی اش به قله بلقیس (3327 متر) که در واقع نامش بالقیز به معنی "عسل دختر" است مورد توجه کوهنوردان بوده و همه ساله جمع کثیری از کوهنوردان را از مناطق مختلف کشور به این محل فرامی خواند.

وجود زندان سلیمان در این منطقه که یک دهانه آتش فشان بسیار زیبا و منحصر بفرد است به جذابیت های آن افزوده است.

زندان سلیمان، کوه مخروطی شکل درون تهی است که در 3 کیلومتری غرب محوطه باستانی تخت سلیمان در نزدیکی شهرستان تکاب در استان آذربایجان غربی قرار دارد.

این کوه مخروطی هزاران سال پیش بر اثر وقوع آتش‌فشان بوجود آمده است و ساکنین منطقه تخت سلیمان تکاب این کوه زیبا و شگفت انگیز را زندان سلیمان یا زندان دیو می‌نامند و بر این باورند که حضرت سلیمان دیوهایی را که از فرمانش سرپیچی می‌کردند در این کوه زندانی می‌کرد.

این کوه پدیده‌ای بسیار جالبی است که حاصل میلیون‌ها سال فعالیت چشمه‌جوشان آرتزینی می‌باشد. منشاء آن نیز آبهای زیرزمینی بوده است.

غار آزوخ قدیمیترین سکونتگاه انسان در اوراسیا

غار آزوخ (آزیخ)

غاز آزوخ

غار آزوخ (آزیخ) که فاصله اندکی با رود ارس دارد. یکی از اقامتگاههای دسته جمعی انسانهای پیش از تاریخ بوده است. غار آزوخ مجموعه غار بزرگی با عمق ۶۰۰ متر و با چندین اتاق و راهروهای تودرتو با عرض ۸۰۰۰ متر مربع در نزدیکی روستای آزوخ در قره باغ جمهوری آذربایجان قرار دارد. در کف این غار به ضخامتی در حدود ۱۰ الی ۱۴ متر، روی هم رفته ۱۰ لایه که در طی هزاران سال مسکون بوده اند مورد شناسایی قرار گرفته است. در لایه های مختلف این غار دهها هزار ابزار اولیه و بقایای مواد و مصالحی که ساکنان غار در دوره های مختلف با آنها سر و کار داشته اند و نیز فسیل استخوانهای حیواناتی همچون کرگدن که نسلش امروزه در این مناطق برافتاده به دست آمده است. یکی از شگفت انگیزترین یافته های غار ،آزیخ، فسیل قسمتی از فک پایین یک انسان بود که در حدود ۲۰۰ الی ۲۵۰ هزار سال پیش زندگی میکرده است که باستانی‌ترین نمونه‌های پیدا شده اندام انسانی در اوراسیا تلقی می‌گردد لازم به ذکر است اصطلاح «انسان آزوخ» به انسان ساکن در این غار گفته می‌شود

برخی نظریه‌ها و یافته‌های تازه، قدمت پایین‌ترین لایه‌های استقراری غار آزوخ در عمق ۱۴ متری کف هم‌اکنونی تاریخ آن را تا ۱٫۵۰۰٫۰۰۰ سال پیش به عقب می‌برند.(پیشنهاد میشود مقاله مربوط به قوبستان را هم بخوانید با کشف منطقه باستانی قوبستان کهن ترین رقص بشری و الت موسیقی با قدمت 15 هزار سال بنام آذربایجان ثبت شد)

چنانچه از این اشاره به غایت مختصر دریافت میشود، فرو کاستن تاریخ دیرین آذربایجان به مادها و اقوامی که پس از آنها ساکن این دیار بوده اند، غفلتی بزرگ است. غفلتی که عمداً و یا سهواً تمدنهای باشکوه گذشته این سرزمین را در غبار فراموشی پنهان می سازد. به گواه تاریخ، سرزمین

آذربایجان از دیرباز مسکن اقوامی بوده است که بسیاری از نخستین تمدنهای شناخته شده بشری را پدید آورده اند اقوامی همچون آس‌ها یا آزما کاسی ها ، کاسپی‌ها ، اورارتوها ، قوتی ها ، لولوبی ها مانناها، مادها سکاها و... که همگی به زبانهای التصاقی تکلم می نموده اند و هر یک در برهه ای از تاریخ پرفراز و نشیب این سرزمین تمدن های باشکوهی را رقم زده اند (رحمانی فر، ۱۳۸۷، صص ۳۴-۳۷)

شایان ذکر است که در برخی از منابع تاریخی از سکونت اقوامی همچون سو، تورک کی ،سورناکی، اوتی ، اودین و حتی دولتی به نام آراتتا یا ارتته در سرزمین آذربایجان یاد شده است چنانچه پروفسور یوسفوف می نویسد: اقوامی که به نامهای مختلفی همچون سو، تورک کی و لولوبی شناخته شده اند ساکنان سرزمین آراتتا بوده‌اند و احتمالا به یکی از زبانهای آلتایی تکلم می نموده اند (ر.ک خودیف، ۱۳۷۷، ص ۲۰)، وی در ادامه می افزاید: "احتمالا در ترکیب این اقوام اهالی متکلم به زبانهای قفقازی و آلتای - پروتوترک (نظر به مشابهت آراتنا - آلتای) وجود داشته اند. این مورد اقوام لولوبی و ... که به یقین از لحاظ زبانی و قومی وارثان اهالی آراتتا بوده اند نیز صادق میباشد. گفتنی است، این اقوام در روزگار ماننا خصوصیات زبانی خود را حفظ کرده بودند (همان، ص ۲۰)

قلعه بسطام (باشدام)

انچه در این پست میخوانید

1) معرقی قلعه بسطام

2) رشیه یانی نام بسطام

3) نتایج کاوشهای باستان شناسی قلعه بسطام

4) پایان قلعه بسطام

قلعه بسطام یا باشدام

معرفی قلعه بسطام

بسطام بزرگترین قلعه اورارتویی بعد از قلعه اوراتویی وان تورکیه متعلق به قرن هفتم قبل از میلاد (۲۷۰۰ سال پیش) میباشد که در بالای روستایی با همین نام در باختر شهر قره‌ضیاءالدین در بخش مرکزی شهرستان چایپاره در استان آذربایجان غربی بر فراز کوهی بلند در کرانه غربی رود "آغ چای" واقع شده است. درست در نقطه ای که رود مزبور وارد دشت وسیع و حاصلخیز قره ضیاء الدین میشود. در روزگاران گذشته، برای آبیاری دشت مزبور کانالهایی از این رودخانه منشعب شده است. این قلعه با قرار گرفتن در غربی ترین نقطه این دشت، نه تنها دشت مزبور را تحت کنترل داشته بلکه بخش عمده ای از مسیر غرب شرق، از پایتخت اورارتویی توشیا (وان) تا سرزمینهای اورارتویی واقع در آذربایجان و ارمنستان را نیز کنترل می نموده است. اوج اقتدار بسطام در نیمه اول قرن هفتم قبل از میلاد رخ داد؛ زمانی که روسای دوم فرزند آرگیشتی (۶۷۵-۶۵۰ ق.م.) قلمرو خود را ساماندهی نمود. قلعه بسطام در میان اقامتگاه های سلطنتی روسای دوم (آیانیس، آدیل جواز، کارمیربلور) مستحکم ترین آنها بوده است با این وجود، این قلعه هم در دوره فرمانروایی روسا سقوط کرد و به آتش کشیده شد و دیگر مورد سکونت قرار نگرفت.

ریشه یابی نام قلعه بسطام

بسطام صورت تحریفی "باشدام" میباشد مردمان محلی این قلعه را "باسدام" یا "باشدم" خوانده اند که به نظر میرسد "باش دام " صحیح تر باشد "باش" در زبان ترکی کاربردها و معانی مختلف و البته مشابهی دارد که از جمله در مورد تپه کوه و بلندیهای نه چندان مرتفع به معنی نوک، اوج قله و بالا" میباشد و با توجه به اینکه اقامتگاه سلطنتی این قلعه در بالاترین ‌نقطه تپه ای واقع شده که از یک سو با سراشیبی تند و صخره ای به رودخانه آغ چای و از سوی دیگر با سراشیبی ملایمی به دشت قره ضیاء الدین مشرف می شود میتوان دریافت که باش دام" به معنای اقامتگاه نوک تپه " یا اقامتگاهی که بر بلندای تپه واقع شده بوده است و با توجه به اینکه تبدیل حروف سایشی "س" و "ش" به یکدیگر کاملاً بدیهی و عادی میباشد این نام به مرور زمان از باش دام" به "باسدام" تغییر یافته است. هر چند همانگونه که اشاره شد هنوز هم واژه "باشدام در میان ساکنین محلی برای اشاره به نام این قلعه کاربرد دارد

نتایج کاوشهای باستان شناسی

در محدوده ای قریب به ۴۰۰×۸۰۰ متر، روسای دوم قلعه ای را بنا نهاد که به اشکوب های پایینی میانی و بالایی تقسیم می شود. به نحوی که، برج ها و باروهای مستطیل شکل آنها را در بر گرفته اند. تمامی سازه ها از خشت های گلی بنا نهاده شده بر روی فونداسیونهای بلندی از سنگ تشکیل یافته بوده اند. اقامتگاه سلطنتی در بالاترین یا شمالی ترین نقطه قلعه ساخته شده بود که در حدود ۱۵۰ متر از دشت بالاتر بود در آن بالا، اتاق های متعددی مورد حفاری قرار گرفتند و تکه هایی از پوشش رنگی دیواره ها کشف شدند.

اشکوب میانی حاوی مخازن بزرگ تسلیحات و انبارهای بزرگ برای ذخیره گندم، شراب و روغن بود. در سایر ساختمانها بقایای استخوان های سوخته بیش از ۱۵۰۰ حیوان مشاهده گردید که احتمالاً به عنوان ذخیره غذایی فصل زمستان ذخیره سازی شده بودند. علاوه بر استخوانهای سوخته در حدود ۱۵۰۰ عدد مهر سفالی که دارای نشانهای مخصوص مربوط به مهر شخص پادشاه شاهزادگان و سایر مقامات عالیرتبه بودند کشف گردیدند. در کنار این مخازن ،تسلیحات یک سطح مربع شکل کشف شد که احتمالاً روسا بر بالای آن معبدی برای خالدی خدای اورارتویی، بنا نهاده بوده است؛ روسای دوم در کتیبه مزبور از ساخت یک معبد یاد می کند. همچنین تکه های متعددی از دیگر کتیبه های سنگی کشف شد. اشکوب پایینی یا جنوبی ،قلعه شامل چراگاه و یک اصطبل برای نگهداری در حدود ۶۰ اسب بود در عین حال یک آسیاب یک نانوایی و چندین مخزن کوچک تسلیحات در این قسمت کشف شد. کتیبه های تخت سفالی حاوی نامه های سلطنتی و همچنین اشیای برنزی و تسلیحات آهنی همچون یک سرنیزه بزرگ کشف شدند از میان سایر اشیای مکشوفه می توان به مهرهای استوانه ای یک ریتون به شکل سر آهو و استخوانهای خاتم کاری شده اشاره نمود ورود به قسمت پایینی قلعه از طریق دروازه ای که در کنار یک برج قرار گرفته، میسر می باشد.در دشتی که در پایین قلعه واقع شده خانه های شخصی و برخی ساختمانهای عمومی مشاهده گردید. کارگران و بردگان در کلبه ها و خانه های محقر زندگی میکرده اند با گسترده تر شدن سکونتگاه ها اصطبل های بیشتری ساخته شده بود؛ یک اصطبل روباز هم ساخته شده بود که شرقی ترین سازه قلعه محسوب میشود در شمال قلعه، دومین دروازه و همچنین یک اصطبل دیگر ساخته شده بود. یک مسير پلکانی که دارای استحکامات نظامی بوده از این دروازه مستقیماً به قسمت های بالایی قلعه راه داشته است.

پایان قلعه بسطام

پایان این قلعه بایستی به صورت ناگهانی در فصل پاییز اتفاق افتاده باشد؛ زمانی که تمامی انبارها پر بوده ان د از آنجایی که هیچ آثاری از قربانیان یک فاجعه احتمالی مشاهده نمی شود به احتمال زیاد قلعه مزبور پس از یک محاصره کوتاه مدت به اشغال در آمده و ساکنان آن از سوی اشغالگران به بیرون رانده شده اند. تمامی ساختمانها مورد غارت قرار گرفته و سپس به آتش کشیده شده است. شاید شکل برخی پیکانهای کشف شده در لایه مربوط به تخریب قلعه و نیز در بیرون دیوارهای استحکامات نظامی که به پیکان های سکایی معروفند بتوانند ماهیت متجاوزان را آشکار سازند، با این حال برای تأیید این نظر هنوز تحقیقات بیشتری لازم است. این مکان به طور کامل مترو که نگردید شواهدی در دست است که متجاوزان برای مدتی در این قلعه اشغال شده سکونت گزیده اند. در دوره مادها یا در اوائل دوران هخامنشیان ناحیه کوچکی در مجاورت محل مشهور به هالنبائو (تالار ستون دار) در نزدیکی دروازه شمالی برای یک دوره کوتاه مورد اسکان قرار گرفته است همچون بسیاری از مکانهای دیگر این منطقه بسطام نیز در قرون وسطی مورد سکونت قرار گرفت و استحکامات نظامی در آن به وجود آمد از سکه ها و ظروف سفالی لعاب دار متعلق به قرون وسطی چنین بر می آید که به احتمال قوی ساکنان مزبور ارمنی ها بوده اند. پس از آن دیگر قلعه به کلی مترو که گردید و تنها یک روستای کوچک در نزدیکی رودخانه تا روزگاران جدید باقی ماند.

اولین رقص جهان ثبت شده در یونسکو

قبولستان با قدمت 40هزار سال

بمناسبت ثبت جهانی رقص یاللی آزربایجان باستان در یونسکو

پاسخ سوالاتی که در این پست داده شده است:

1) منطقه تاریخی قوبولستان(قبولستان)

2) اولین آلت موسیقی بشری جهان چیست و کجا قرار دارد؟

3) اولین رقص جهان متعلق به کجاست و چقدر قدمت دارد؟

رقص یالی و قاوال داشی

.قبولستان و رقص یاللی

پارک ملی قبوستان از معروف‌ترین جاهای دیدنی جمهوری آذربایجان است که به‌خاطر جاذبه‌های غیرعادی مانند گل‌فشان‌ها و سنگ‌نگاره‌های ماقبل تاریخ در سراسر جهان شهرت دارد

در این منطقه بیش از ۶٬۰۰۰ حجاری متعلق به ۵٬۰۰۰ تا ۴۰٬۰۰۰ سال پیش بر روی صخره‌ها انجام‌شده‌است.

یکی از مشهورترین سنگ‌نگاره‌های پارک ملی قبوستان، که قدمتی ۱۵ هزار ساله داد تصویر رقاص‌هایی است که در حال اجرای یکی از رقص‌های ملی آذربایجان به نام «رقص یالی» هستند. که اولین و کهن ترین رقص بشری که از سوی محققان و باستان شناسان بین المللی به ثبت رسیده است و یکی از قدیمی‌ترین رقص‌های فولکلور آذربایجان است.

23 ژوئن 2007 یونسکو ضمن ثبت جهانی آن بعنوان یکی از رقص های ملل تورک؛ رقص یاللی را از گنجینه های کهن تاریخی و بشری آزربایجان ثبت کرد

در این رقص، شرکت‌کنندگان دست در دست هم دارند یا دست روی شانه یکدیگر می‌گذارند و دایره‌وار یا زنجیروار می‌رقصند. و از سنگی بنام قاوال‌داش جهت تولید موسیقی استفاده میکردن.

«قاوال داش» که در زبان ترکی به معنی سنگ دایره زنگی است، در ورودی پارک ملی قبوستان قرار دارد و یکی از چهار سنگ آوازخوانی به شمار می‌رود که در این منطقه کشف شده است. هریک از سنگ‌ها نشانه‌های خاص خود را دارند؛ به‌عنوان مثال، در سنگ ورودی پارک حفره کاسه‌مانندی در مرکز به چشم می‌خورد. زمانی که سنگ‌های کوچک به این سنگ برخورد می‌کنند، صدایی پرطنین و ژرف ایجاد می‌کند، این سنگ بزرگ روی سنگ‌های کوچک‌تر قرار دارد تا صدای بهتر و بلندتری تولید کند. امروزه گردشگران می‌توانند این آلت موسیقی اولیه را به صدا درآورند و ریتم‌هایی بنوازند که هزاران سال قبل، مردم این منطقه می‌نواختند.

تاریخ دانان زیادی همچون، هنری فیلد، آرتور کسیت، چارلز بارنی و غیره سرزمین آذربایجان را مهد تمدن بشری و سرزمین ظهور انسان متفکر میدانند. برخي از این حکاکی ها عبارتند از اشکال قدیمی ترین قایقها؛ اشكال قدیمي ترین آلات موسیقی .ساز و هنر آشیقی.اشكال قديمي ترين حيوانات ، جنگجویانی نیزه به‌دست ، کاروان‌های شتر، خورشید ، ستارگان و و جانفشانی مردمان آن دوره را به‌تصویر کشیده‌اند همچنین رقصهای دسته جمعی از جمله ياللي كه در نوع خود بی نظیر میباشند. پروفسور تور هئرئدال باستان شناس نروژی اشکال حک شده قایقها و کشتیها در قوبوستان جمهوری آزربایجان را عین شکلهای سومری میداند وی همچنین اشکال این قایقها در قوبوستان جمهوری آزربایجان را از قدیمی ترین اشکال قایقهای کشف شده در دنیا معرفی کرده است.

این باستانشناسان همچنین حكاکی های ثبت شده قوبوستان جمهوری آزربایجان را از باورها و آیین های باستانی ملل تورک در اجرای رقص یاللی دانسته اند.

همچنین بقایایی از غارهای مسکونی، سکونت‌گاه‌ها و گورها به‌دست آمده که نمایانگر حضور و استفادهٔ شدید انسان از این منطقه پس از آخرین عصر یخبندان تا قرون وسطی بوده‌است. انسان‌های غارنشین به‌مدت چندین نسل (تا قرن بیستم) اثر خود را روی دیوارهای این سکونتگاه‌ها به جا گذاشتند.

این منطقه در سال ۲۰۰۷ نیز به‌دلیل سنگ‌نگاره‌هایش به عنوان یکی از اولین سکونتگاه های انسانی در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار گرفت. این سنگ‌نگاره‌ها به‌واسطهٔ کیفیت حجاری‌ها و نمایش مواردی همچون شکار، جانوران، گیاهان و سبک زندگی در دوران پیش از از تاریخ و نمایش توالی فرهنگی از آن دوران تا قرون وسطی به‌عنوان میراثی با اهمیت جهانی بسیار در نظر گرفته‌شدند

سنگ‌نگاره‌های قبوستان از سال ۲۰۰۶ تا کنون بر پشت اسکناس‌های ۵ مناتی آذربایجان نقش بسته است.

گل افشان های قبولستان

تقریباً در حدود ۴۰۰ گل‌فشان در آذربایجان و کرانه‌های آن در دریای خزر وجود دارد که این میزان بیش از نیمی از کل گل‌فشان‌های جهان است. یکی از این گل‌فشان‌ها واقع در ۱۵ کیلومتری باکو در سال ۲۰۰۱ ناگهان شروع به بیرون‌دادن شعله‌هایی به ارتفاع ۱۵ متر نمود و اخبار جهان را به خودش اختصاص داد.

تصور بر آن است که که این گل‌ها خاصیت دارویی دارند و به‌همین‌دلیل بسیاری از توریست‌های محلی و بین‌المللی برای استفاده از این گل‌ها به این منطقه سفر می‌کنند.

به‌طور متوسط یک گل‌فشان هر ۲۰ سال یکبار یا بیشتر با نیرویی عظیم در قبوستان فوران کرده و علاوه بر ایجاد شعله‌هایی به ارتفاع صدها متر، چندین تن گل را نیز در محیط اطرافش می‌پراکند