قرارداد ننگین سعدآباد و خیانت های پهلوی
موضوعاتی که در این مطلب برسی خواهیم کرد:
۱) خیانت ها و جنایت های رضاشاه پهلوی
۲) خیانت ها و جنایت های محمدرضاشاه پهلوی
۳) قراداد ننگین سعدآباد پهلوی
۴) خائن ترین و بی لیاقت ترین شاهان ایران
۵) فروش منطقه قره سو توسط رضاشاه پهلوی به آتاتورک
خلاصه خیانت های و جنایت های پهلوی:
ابتدا خلاصه ای از خیانت ها و جنایت های پهلوی ها به مجزای پدر و پسر را قرار میدهیم برای کسانی که وقت کافی برای مطالعه کل مقاله نداشته و یا شاید بخواهد در شبکه های اجتماعی استفاده کنن:
یک)رضاشاه پهلوی
🔸کودتای انگلیسی علیه انقلاب مشروطه و نقش او در کشته شدن ستار خان
🔸نسل کشی رضاشاه در لرستان سال۱۳۰۳ در پی سیاست تک قومی و مرکزگرایی توسط امیر احمدی که خودش را قصاب لرستان مینامید.
🔸سال ۱۳۰۴ و حمله به حکومت خودمختار شیخ خزعل الکعبی عربستان(خوزستان فعلی) و کشتار و قتل عامل عربها خوزستان
🔸کشتار ترکمن ها سال ۱۳۰۵
🔸قتل عام مردم روستای دهک توسط قشون رضا شاه در سال 1312 در بلوچستان
🔸اسکان اجباری عشایر قشقایی و جنایات وحشیانه توسط عباس نیکبخت
🔸فروش منطقه استراتژیک قره سو به ترکیه سال۱۳۱۰
🔸تمدید قرارداد نفتی دارسی به مدت شصت سال دیگر با شرایط جدید ضد ایرانی در سال۱۳۱۲ که این قرارداد را استعماری کرده و خسارت ۱۶بیلیونی به کشور زد. که مصدق دربار آن میگوید"شاید مادر روزگار دیگر نزاید کسی را که به بیگانه چنین خدمتی کند"
🔸کشتار۱۶۰۰نفر از مردم بی دفاع در واقعه گوهرشاد سال۱۳۱۴ و کشف حجاب اجباری و نقص حقوق زنان
🔸امضای قرارداد ننگین سعدآباد و جدایی هزران کیلومتر از جمله بخش های آرارات، اروندرود، دشت امید سال۱۳۱۶
🔸وارد کردن ایران به جنگ جهانی دوم سال ۱۳۱۸بخاطر اتحادش با آلمان نازی و فریبش توسط هیتلر مبنی بر اینکه از نژاد موهوم آریایی هست.
🔸رضاشاه در طی جنگ جهای دوم با یک تلگراف سه خطی تسلیم شد و بدون هیچ مقاومتی کشور را دست متفقین داد و گریخت و اجازه داد دشمن به خاک و ناموس ایرانی تجاوز کند
🔸تاسیش شهرنو توسط رضاشاه
دو)محمدرضاشاه پهلوی
🔸حمله و به قشقایی ها و کشتار وحشیانه انها سال۱۳۲۰ و جنگ های قعله پریان و سمیرم
🔸حمله به آذربایجان سال۱۳۲۵ و کتابسوزانی و نسل کشی آذربایجانی ها
🔸کودتا آمرسکایی علیه مصدق و ساقط کردن دولت او که با هدایت های او نفت ایران ملی شد بود، و سپس شروع دوباره استعمار نفت ایران توسط انگلیس و به دنبال آن در ۱۶ آذر سال۱۳۳۲ کشتار دانشجویان معترض پیش پای نیکسون
🔸کشتار بلوچ ها در ۱۹ بهمن ۱۳۳۰ در اعتراض به نتایج انتخابات مجلس
🔸️ حمله چتربازهای ارتش پهلوی سال۱۳۴۰ به دانشگاه تهران
🔸حمله و بمباران هوایی عشایر سال۱۳۴۲ در پی سیاست مرکزگرایی و انتقال قدرت به مرکز
🔸جدایی بحرین از ایران به خواست انگلیس سال۱۳۴۸ که شاه کشور آنقدر وابسته و رذل بود که در روزنامه رسمی کشور جدایی بخشی از کشور خودش را تبریک گفت
🔸قتل عام 10 هزار بلوچ توسط پهلوی دهه ۵۰ در بلوچستان شرقی در پاکستان
🔸کشتار مردم بی دفاع در قیام ۲۹بهمن تبریز، ۱۵خرداد تهران،۱۹دی قم و... و کشتار ۲۰۰ نفر در چهارشنبه سیاه احواز سال ۵۷
🔸ترویج پانفارسیسم، باستانگرایی و مکتب ایرانشهری توسط هر دو شاه پهلوی
🔸ترویج پانفارسیسم، نژادپرستی، باستانگرایی و مکتب ایرانشهری توسط هر دو شاه پهلوی و ایجاد تفرقه و اختلاف قومیتی جهت حکومت، که زخم های این جنایت هنوز هم از بین نرفته بلکه شدیدتر هم شده
بی عرضگی و عدم توانایی در حفظ کشور باعث شد که تا تقی به توقی میخورد فرار میکردن انها با ثروتی فراوان فرار کرده و اینک خاندان پهلوی بیش از چهار دهه است که در گرانترین کشورها و شهرهای جهان بدون داشتن هیچ شغلی بصورت اشرافی زندگی میکنن.
بخشی از کتاب سقوط شاه نوشته فریدون هویدا
فریدون هویدا برادر امیر عباس هویدا از مشاهدات عینی خود در کتابش با نام "سقوط شاه" در رابطه با وضعیت ایران بعد از فراری شدن رضاشاه پهلوی بدون هیچ مقاومتی با یک تلگراف سه خطی اینگونه مینویسد:
"در سراسر تهران فقر و بدبختی و مرض بیداد میکرد خیابانها چنان مملو از گدا بود که هر موقع پیاده راه میرفتیم حداقل ده نفر از انها به دنبالمان روانه میشدن و مرتب التماس میکردن تا پولی بگیرن جلوی باشگاههای تفریحی سربازان متفقین هم اغلب تابلوی دیده میشد که رویش نوشته شده بود 《ورود ایرانی و سگ قدغن است》"متن فوق بخشی از کتاب "سقوط شاه" نوشته فریدون هویدا برادر امیر عباس هویدا ترجمه مهران صفحه ۶۸ میباشد: همچنین خود امیر عباس هویدا نیز در یک برنامه تلوزیونی این خاطره را تعریف میکند که میتوانید با کلیک در اینجا آن را دانلود کنید پی دی اف کتاب "سقوط شاه" را هم میتوانید با کلیک بر روی آن دانلود کنید. همچنین مطالعه کتاب گذشته چراغ راه آینده جزء بهتربن منبع جهت مطالعه در رابطه با تاریخ پهلوی است که با کلیک بر روی آن میتواند پی دی اف آن را دانلود کنید
قرارداد سعدآباد ننگین ترین قرارداد طول تاریخ ایران
در ایران عموما قرارداد ترکمنچای به عنوان ننگین ترین قرارداد و قاجاریان هم بعنوان بی لیاقت ترین شاهان ایران توسط عوامل ایرانشهری و سلطنت طلب ها معرفی میشود و تبلیغ های گسترده ای در حال انجام است ولی در حیقیت قرارداد سعدآباد در دوران پهلوی ننگین ترین قراداد طول تاریخ ایران میباشد چون قاجاریان قبل از امضای قرارداد ترکمنچای به مدت 25 سال شجاعانه جنگیدن و قرارداد ترکمنچای غرامتی بود که پرداختن از طرفی قاجاریان وسعیت ایران را نسبت به حکومت پیشین خود که زندیه بود چهار برابر افزودن ، در دوره حکومت افشاریان وسعت ایران چهار اتاق بود حکومت زندیه ایران را با چهار اتاق از افشاریان تحویل گرفت و با بی عرضه گی ۳.۵ اتاق را از دست داد و با نیم اتاق تحویل قاجاریان داد قاجاریان ۲.۵ اتاق آن را پس گرفتند و به سه اتاق رساندن سپس در طول ۱۴۰ سال حکومت و ۲۵ سال جنگ با ابرقدرتهای جهان از جمله روسیه و انگلیس یک اتاق را از دست دادن و ایران را با دو اتاق به پهلوی ها دادن و پهلوی ها چند هزار کیلومتر مربع از آن را از دست دادن ، در قرارداد سعداباد در دوران رضا شاه برخلاف قاجاریان بدون هیچ جنگی و صرفا بخاطر بزدلی و فرار از جنگ خیلی راحت و به خوبی و خوشی برای خوش خدمتی به انگلیستان ، بخشهایی را از ایران جدا و تقدیم کرد و حدود 3800 کیلیومتر مربع از ایران جدا و بخشیده شد. با اینکه این قرارداد خیانت بزرگی بود ولی شاید تعجب کنید وقتی بگویم این بزرگترین خیانت پهلوی ها به مردم ایران نبود؟! بزرگترین خیانت پهلوی ها چیزی هست که از چشم خیلی ها پنهان مانده و چندان به آن پرداخته نشده است که شاید مهم ترین دلیل آن شرایط سیاسی کشور باشد ، تا قبل از پهلوی مردم ایران تحت حکومت های مختلف عربی و تورکی به مدت هزاران سال کنار هم زندگی کردن ، کشور بصورت ایالت بندی اداره میشد و مردم و ملیت های مختلف هیچ مشکلی با همدیگر نداشتند هنوز واژه هایی مانند: استقلال طلبی و جدایی طلبی ملیت های مختلف وارد ادبیات مردم نشده بود تا خائنینی بنام رضاشاه و محمدرضا شاه به قدرت رسیدن و بزرگترین خیانت را مرتکب شدن. الان تقریبا تمامی اقوام ایرانی بدنبال جدایی طلبی و استقلال می باشد که محصول کینه و نفاقی هست که پهلوی ها کاشته اند در این میان، بازنده واقعی و مطلق این بازی فارسیان خواهند بود با اینکه فارسیان خود به این موضوع واقف هستند ولی حتی روشن فکرهای این قوم هم حاضر نیستن حقوق اقوام ایرانی را به رسمیت بشناسند و هیچ کس علت آن را نمی داند. و این بذری هست که به دست پدر و پسر خائن به مدیریت انگلیس در ایران کاشته شد و اکنون ریشه های آن انقدر قوی هست که فقط جدایی را طلب میکند
قرارداد ننگین سعدآباد در سال 1316 مابین چهار کشور ایران، ترکیه ، افغانستان و عراق و به دست رضاشاه ایران، آتاتورک در ترکیه و ملک غازی اول پادشاه عراق و محمد ظاهر شاه افغانستان بسته شده و چون با حضور وزرای خارجه کشورها در سعدآباد تهران امضا شده به پیمان نامه سعدآباد معروف شد
غایب بزرگ این پیمان‌نامه برنده واقعی‌اش بود دولت انگلیس هر ۴ کشور را تشویق کرد که چنین پیمانی برقرار شود و هدفش اتحاد میان این کشورها برای جلوگیری از نفوذ شوروی کمونیستی و درواقع پیشبرد بخشی از پازل بزرگ تأمین منافعش در خاورمیانه بود. طبق معاهده سعدآباد این کشورها از تعرض به یکدیگر خودداری می‌کردند و برای چنین کاری لازم بود اختلافات مرزی این کشورها نیز برطرف شود. اینجا بود که رضاخان همه امتیازات را داد و اراضی را هم داد تا خوش خدمتی خود را به انگلستان ثابت کند.
واگذاری بخش هایی از کشور واقعیتی تلخ در تاریخ منحوس پهلوی هست و بیانگر خوش خدمتی رضا شاه برای انگلستان بود و لکه ننگی در کارنامه وی محسوب می گردد و تعجب از پانفارسیسم هایی است که به دنبال تطهیر چنین چهره های خائنی هستند.
مناطقی که طی این قرارداد ننگین سعدآباد به کشورها بخشیده شد:
آرارات به ترکیه بخشیده شد:
800 کیلومترمربع اراضی مرغوب شامل کوه آرارات کوچک و دامنه‌ها و اراضی اطراف آن به ترکیه واگذار شد. آرارات کوچک ازنظر نظامی و سیاسی منطقه‌ای استراتژیک محسوب میشد و بالطبع از وزرا گرفته تا درجه‌داران نظامی و مردم عادی با این واگذاری مخالف بودند. اما به نظر رضاخان موضوع مهم فقط دوستی با آتاتورک بود و باقی مسائل اهمیتی نداشت
دشت امید به افغانستان بخشیده شد
درباره افغانستان ماجرا تلخ‌تر است. از چند سال پیش توافقاتی محرمانه صورت گرفته بود تا دعوای همیشگی حقابه هیرمند تعیین تکلیف شود. درواقع از روزی که افغانستان از ایران جدا شد حقابه هیرمند موضوع دعوایی دائمی شد. رضاخان چه کرد؟ آتاتورک را به‌عنوان حکم معرفی کرد و او هم نماینده‌ای به ایران فرستاد. پس از مذاکرات با طرفین توافقاتی به ضرر ایران صورت گرفت و قراردادهای مقدماتی امضا شد. این توافقات پنهانی بود تا اینکه در پیمان‌نامه سعدآباد آشکار شد. طبق توافق سعدآباد «دشت ناامید» به مساحت 3 هزار کیلومترمربع در شرق ایران به افغانستان واگذار شد. در مقابل قرار شد ایران و افغانستان به‌طور مساوی از آب هیرمند استفاده کنند. البته بعدها افغانستان سدی بر هیرمند ساخت و آبی به ایران نرسید و حقابه هیرمند نیز به موضوعی برای منازعه طولانی 2 کشور تبدیل شد. یعنی دشت ناامید از دست رفت ولی مناقشه همیشگی همچنان حل‌نشده باقی ماند.
اروندرود به عراق بخشیده شد
طبق پیمان‌نامه سعدآباد حق کشتیرانی در اروندرود به‌جز 5 کیلومتر از آب‌های مقابل آبادان تا خط تالوگ به عراق واگذار شد. درواقع مسیر اروند به‌کلی به عراق واگذار شد و مرزهای ایران آمد به ساحل شرقی اروندرود. این قرارداد چنان تحقیرآمیز بود که پسر رضاخان هم نتوانست قبولش کند. پس از پیگیری‌های بسیار و البته مناقشه‌های فراوان و چندین ساله با عراق بر سر اتفاقاتی که در اروندرود رخ می‌داد سرانجام پهلوی دوم با عراق به «قرارداد الجزایر» رسید؛ خط تالوگ اروندرود دوباره شد مرز 2 کشور. همین قرارداد بود که صدام پاره کرد و جنگ تحمیلی آغاز شد.
نکته مهم درباره این پیمان‌نامه اینکه ۴ سال بعد در سال ۱۳۲۰ بریتانیا و شوروی ایران را اشغال کردند و پیمان دوستی با همسایگان به کار نیامد. درواقع اصلاً دوستی در کار نبود و همه این کارها و پیمان‌نامه سعدآباد نقشه انگلیسی‌ها بود برای منافع خودشان. شاهد مدعا نیز اینکه عراق که متحد دائمی انگلستان بود، اجازه داد از خاکش برای حمله ارتش بریتانیا و اشغال ایران استفاده شود.
فروش منطقه قره سو به تورکیه:
فروش منطقه قره سو به ترکیه یکی از عجیب ترین خیانت های رضاشاه میباشد همانطور که در نقشه مشاهد میکنید این منطقه استراتژیک پهنایی به وسعت3.5 کیلیومتر دارد که در در دوران رضا شاه متعلق به ایران بوده و در طی سفری که رضاه شاه به تورکیه داشت آتا تورک با زیرکی این منطقه را با از رضا شاه خریداری کرد و رضا شاه با این کار مسیر تردد خود به سمت اروپا را بست و خود را وابسته تورکیه کرد.
اگر ایران میخواست از این مسیر استفاده کند فقط یک و نیم ساعت تا ایروان فاصله داشت در حقیقت شاید بهتر باشد بجای بزرگترین خیانت از عنوان بزرگترین حماقت استفاده کنیم چرا که یک انسان خائن هم مسیر تردد خود به جهان را نمی بندد رضاشاه فرد بی سوادی بود که نه با حمایت مردم و نه با جنگ شاه شده بود بلکه با کودتایی که به پشتیبانی انگلیس بر علیه قاجاریان انجام گرفت به قدرت رسید ، خریداری این منطقه توسط اتا تورک شاید یکی از بزرگترین خدمات این مرد بزرگ به دنیای تورک باشد این منطقه پل ارتباطی میان تورک های جهان هست اگر این منطقه در اختیار تورکیه نبود نخجوان هرگز قادر به حفظ خود در برابر حمله ارامنه نبود و احتمالا اکنون نخجوان جزئی از خاک ارمنستان کنونی بوده.
دوران پهلوی یکی از سیاه ترین دوران تاریخ ایران هست رضاشاه پهلوی قبل از سلطنت اصطبل دار سفارت هلند و انگلیس بود و اسبلهای سفارت هلند و انگلیس را تر و خشک میکرد و انصافا هم خدمتکار لایق و مطیعی برای انگلیس بود روزی دیدند احمدشاه قاجار زیر بار قرارداد نفت نمی رود بر علیه اش کودتا کردن و این قزاق زمخت بی سواد را شاه ایران کردند، یک روز هم که احساس کردند آریایی بازی را زیادی جدی گرفته و دل در گرو آلمانی ها و هیتلر نهاده مثل آب خوردن برداشتند و پسرش را شاه کردند. ارتش ۲۶۰ هزار نفری رضاشاه تنها ارتش تاریخ جهان است که فقط برای رژه رفتن مقابل شاه بدرد میخورد و بدون شلیک حتی یک گلوله در برابر اشغال متفقین تسلیم شد و اکنون این ننگ تاریخ ایران را همان رسانه ها برای مردم عادی قدیس کرده اند. رضا شاه بدون هیچ مقاومتی خیلی ساده با یک تلگراف سه خطی کنار گذاشته شد او به سادگی تسلیم و فراری شد و انقدر رذل و پست بود که به سفارت کشور متجاوز پناهنده شد و به امر انگلیس به جزیره موریس و سپس ژوهانسبورگ در آفریقای جنوبی تبعید شد تا اینکه در همان جا درگذشت پس از او پسرش محمد رضا شاه را جایگزین او کردن و او با بوسیدن دست ملکه انگلیس نوکری خود را به این کشور کامل کرد و خنده دار هست که پهلوی پرستان پانفارسیست بوسیدن دست ملکه انگلیس توسط محمدرضا شاه را نشانه احترام به خانم ها تعبیر میکنن همان ملکه ای که متفقین را تشکیل داده و به ایران حمله کرد و پدرش رضاشاه را هم به افریقای جنوبی تبعید کرد با این اوصاف چطور محمد رضا شاه به نشانه احترام به خانم ها میتواند دست ملکه انگلیس را ببوسد کسی که باعث مرگ پدرش در تبعیدگاه افریقای جنوبی. و قطحی و گرسنگی و مرگ میلیونها نفر ایرانی در زمان اشغال ایران در جنگ جهانی دوم بعد از فرار رضاشاه شده بود.
انگلیس برای پایان دادن به حکومت تورکها در ایران که در طی قرنها با حکومت ها و سلسله های مختلف با روسیه و انگلیس در حال جنگ بودن و هرگز حاضر به سازش نبودن این چاره را اندیشیدن. قاجاریان در حالی بعنوان خائن در ایران نامیده میشون که 25 سال شجاعانه با ابرقدرتهایی مثل انگلیس و روسیه جنگیدن با اینکه عهدنامه هایی هم بسته شد و مناطقی از ایران جدا شد ولی همه این اتفاقات با خون و جنگ همراه بود و به سادگی و سازش همراه نبود در حالی که برای قرارداد سعداباد هیج جنگی اتفاق نیفتاد و فقط یک دستور از طرف انگلیس کافی بود و برای بیرون کردن رضا شاه هم تنها یک حمله از طرف روسه و انگلیس و سه روز فاصله زمانی کفایت میکرد بر اساس همین موضوعات می توان به صراحت گفت محمدرضا شاه پهلوی و پدرش بی لیاقت ترین و خائن ترین شاهان ایران بودن.
موضوعات دیگری که شاید دوست داشته باشید
نقش رضاشاه در شکست ستارخان در انقلاب مشروطه
خسارت عظیم ۱۶ بیلیونی رضاشاه به ایران
روایات شاهدان عینی از جنایات پهلوی در ۲۱ آذر از منابع معتبر
تعداد کشته های ۲۱ آذر توسط رژیم پهلوی از منابع معتبر
چند تصویر از حکم اعدام های ۲۱ آذر پهلوی
اتفاقات تاثیربرانگیز از قتل های پهلوی در ۲۱ آذر
روایت باغچه بان ار تبعیض های دوران پهلوی
صفر قهرمانیان ۳۲ سال زندانی پهلوی
تحصیل به زبان مادری اقلیت ها در جمهوری آذربایجان
تاریخ ساده و کوتاه آذربایجان برای بچه ها
