دروغ کتابسوزانی اسکندر و اعراب
لیستی را در صفحه فیسبوکی مسعود الفک دیدم که برایم بسیار آموزنده بود و شاید باعث شود که برخیها از توهم و خود برتربینی رها شوند، هر چند که ناسیونالیسم و خصوصا ناسیونالیسم ایرانی نیاز شدیدی به تاریخسازی و ایجاد توهم دارد.
دانشگاه هاروارد اسامی ده کتابخانه قدیمی جهان را منتشر کرده که نه تنها نامی از متوهمان در آن دیده نمیشود بلکه چین باستان و اروپا نیز غایبان آن لیست هستند و همه آنها در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا و خصوصا در سرزمینهای عربی قرار دارد که نشان میدهد داستانهای روایت شده درباره کتابسوزی آنها همگی کشک بوده و برای دلخوشی ایرانیان ساخته شدهاند.
در این لیست کتابخانه البا در سوریه با ۴۵۰۰ سال قدمت رتبه اول جهان را داراست و بشریت باید به کسانی که ۴۵۰۰ سال پیش اقدام به ساخت کتابخانه کردهاند، افتخار کند. کتابخانه عوام مارب در یمن با ۳۴۰۰ سال قدمت رتبه دوم و کتابخانه آشور بانیپال در عراق با ۲۷۰۰ سال قدمت رتبه سوم را دارند.
این لیست نشان میدهد که سوزاندن کتابخانههای دوره هخامنشی توسط اسکندر فقط داستان نوستالوژیکی بوده که برای قصههای شب و خواباندن اطفال متوهم ایرانی ساخته شده و هیچ کتابخانهای از دوره هخامنشی ثبت نشده و کتابخانه اسکندریه در مصر با ۲۳۰۰ سال قدمت و همدوره با هخامنشیان رتبه چهارم را به خود اختصاص داده است.
کتابخانه پرگاموم در ترکیه با ۲۲۰۰ سال قدمت و کتابخانهای در اسرائیل با ۱۷۰۰ سال قدمت رتبههای بعدی را دارا هستند که تقریبا با آغاز ساسانیان همزمان است و کتابخانه بعدی نیز در ترکیه قرار دارد و کتابخانه هشتم که تقریبا در اواخر ساسانیان متولد شده، همچنان متعلق به مصر است و کتابخانهای در دوره ساسانی وجود نداشته تا ایرانیان متوهم با یاد و خاطره آن به خلسه رفته و ادعا کنند که عربهای مسلمان هنگام حمله به ایران کتابهای ما را آتش زدند.
البته که مسیحیان عرب و آرامی سنت علمآموزی عراق و شام را با خود به محدوده ساسانیان آورده و دانشگاه جندی شاپور را در اقلیم اهواز ساخته بودند ولی آن مرکز علمی نیز فاقد کتابخانه بوده و آنهایی که سوزاندن کتابخانه خوارزم به دست عربها را گزارش کردهاند، حداقل سیصد سال بعد از آن نبرد میزیستند و چنین ادعاهایی نمیتواند سند معتبری محسوب شود.
رتبه نهم و دهم این لیست نیز به کتابخانههایی از مصر و مراکش دوره اسلامی یا همان عربهای مسلمان تعلق دارد که مربوط به ۲۰۰ و ۲۳۰ سال بعد از هجرت هستند و هنوز سایر ممالک اسلامی و وارثان به اصطلاح تمدن پیش از اسلام، فاقد کتابخانه بودهاند.
رحیم آکبایراک نویسنده و پژوهشگر گرانقدر آذربایجان در این رابطه در پیج خود منتشر کرده:
حدود دویست سال قبل سرجان ملکم سفیر انگلیس در ایران کتابی در مورد تاریخ ایران به زبان انگلیسی منتشر کرد که بعدا در بمبئی به فارسی چاپ کرد
او طبق کتاب زرتشتیان ادعا کرد که مسلمانان آتشکده ها را با خاک یکسان کرده و موبدان را از دم تیغ گذرانده و کتب را نابود کرده اند.
این ادعا در حالی مطرح شد که مسلمانان هیچ شهری را نابود نمی کردند و طبق سندهایی از مقدسی و مسعودی آتشکده ها تا زمان آنها باقی بودند. امروز نیز مثلا در شهر باکو پایتخت جمهوری آذربایجان آتشکده ای بزرگ وجود دارد که از آنجا بازدید کرده ام.
"پورداوود" غربگرا این مساله را پر و بال داد و عواطف را علیه مسلمانان تحریک کرد.
واقعیت این است که تا قرن هشتم در هیچ کتابی از مسلمانان و غیر مسلمانان سوزاندن کتاب دیده نمی شود اما در اواخر قرن هشتم "ابن خلدون" برای اولین بار با شک و تردید نوشت " گفته می شود" به این مسئله اشاره کرد که بعدها نقل قول و بزرگ شد.
شهید مطهری نیز در تحقیقات خود اشاره می کند اگر چنین اتفاقی روی داده بود چگونه "جندی شاپور" به عنوان مرکزی تحقیقاتی و پزشکی تا قرن چهارم که حوزه عظیم بغداد تشکیل شود به حیات خود ادامه می داد و تخریب و سوزانده نشده بود؟
ما می توانیم از سقراط و افلاطون و ارسطو و فیثاغورث و صدها دانشمند یونانی دوران باستان نام ببریم و یاد کنیم، اما اگر ادعا می کنیم تمدن ایران توسط یونانیان یا مسلمانان سوزانده شده است اسم حتی یک منجم و فیلسوف و حکیم سرشناس را نمی توانیم نام ببریم یا هیچ نسخه ای از هیچ کتابی حتی در نقل قولها وجود خارجی ندارد و افسانه بافی می کنند.
آن کتابخانه هایی که عربها آتش زدند کجا بودند در کدام شهر که هیچ کسی اطلاعی ندارد؟
کرمان یا فارس؟
واقعیت ابن است که ساسانیان ضد علم و نوشتن بودند و نوشتن را گناه می دانستند.
مثلا وقتی می گوئیم سزار رومیان چهل و هشت سال قبل میلاد به اسکندریه حمله برده است و حیات علمی را نابود کرده سند ارائه می شود اما در مورد آتش زدن کتابخانه اسکندریه توسط مسلمانان هیچ سند عقلی وجود ندارد و این مسئله را هم عبداللطیف مسیحی و ابولفرج یهودی برای اولین بار بدون سند ادعا کردند.
در ایران اگر چنین رویدادی به وقوع پیوسته بود آن شعوبیهایی که دویست سال بعد از اسلام پدیدار شدند حتما مظلومنمایی می کردند و شاخ و برگ می دادند.
آزمایشات معبد آشوری " تخت جمشید" هم نشان می دهد آنجا نیز آتش سوزی اتفاق نیافتاده...
اما ایران یک کتابسوزی بزرگ در آذربایجان داشته و آن نابودی پنهانی و علنی کتب تورکی خصوصا بعد از حکومت پیشه وری توسط پهلوی است
موضوعاتی که شاید دوست داشته باشید