آنچه در این پست میخوانید

معرفی امپراتوری افشاری

زبان تورکی در امپراتوری افشاریان

نظر نادرشاه افشار در رابطه با فارس زبانان

وضعیت ممالک تحت امپراطوری در آغاز امپراتوری افشاریان

افشاریان یکی از سلسله های تورک تبار می باشد که از سال 1736 میلادی توسط نادر شاه تاسیس و به مدت 60 سال حکم راندند

نادر شاه از ۱۱۱۴ خورشیدی تا ۳۰ خرداد۱۱۲۶ خورشیدی، امپراطوری قدرتمندی را تشکیل داد او در سال ۱۰۶۷ در ایل افشار در «درگز» خراسان به دنیا آمد اَفشار یا «اوشار» یکی از ایلهای بزرگ تورکان اغوز است.

این ایل به دو شعبه بزرگ تقسیم می‏شد: یکی «قاسملو» و دیگری «ارخلو یا قرخلو»؛ نادر شاه افشار از شعبه اخیر بود. طایفه قرخلو را شاه اسماعیل از آزربایجان به خراسان کوچاند و در شمال آن سرزمین، در نواحی «ابیورد» و «درگز» و «باخرز» تا حدود «مرو» مسکن داد؛ تا در برابر ازبکان و تورکمانان مهاجم سدی باشند.

او از مشهورترین پادشاهان تورک پس از اسلام است و بسیاری از مورخین او را قدرتمندترین پادشاه بعد اسلام می دانند که سرکوب افغانها و بیرون راندن روسیه از کشور و تجدید استقلال و نیز فتح هندوستان و ترکستان و جنگهای پیرزومندانه او سبب شهرت بسیارش گشت در اروپا به او لقب «آخرین جهانگشای شرق»، «ناپلئون ایران» و «اسکندر دوم» نیز داده اند.

زبان تورکی در امپراتوری افشاریان
امپراطوری نادرشاه افشار جایگاهی ممتاز در تاریخ، زبان، فرهنگ و ادبیات تورکان داشت.
در امپراطوری افشار، سیاست گسترش زبان تورکی و مخصوصاً رسمی نمودن آن در مقیاس دولتی مانند دولت تورکی قبلی یعنی صفویه ادامه یافته است.
از مشخصات نادرشاه افشار، اهمیتی است که به زبان تورکی می‌داد و تدابیر مختلفی که وی برای حفظ و ارتقاء موقعیت، رسمیت و دولتی بودن زبان تورکی، کاربرد در عرصه دیپلماسی و تثبیت آن بعنوان زبانی نوشتاری انجام داده است.
مهمترین اقداماتی که نادر در ترویج زبان تورکی انجام داد:
۱- سنگ نوشته تورکی کلات نادر
۲- کتیبه تورکی در بارگاه حضرت علی(ع)
۳- نامه‌های تورکی نادرشاه به پادشاهان عثمانی و گورکانی، سلطان محمود اول و چهارم و همچنین بزرگان و رجال درباری
۴- شعر تورکی آرامگاه نادرشاه افشار

منبع: نادر_صاحبقران ناجی ایران - بهمن رنجبران - انتشارات خانه علوم و تربیت مشهد مقدس ۱۳۹۹


نادرشاه علاوه بر نام‌هایی مانند اوگه‌ده‌ی و تیمور برای پسران خویش، یکی را نیز به نام اولدوز و یکی از نواده‌های خویش را اوغورلوخان نامیده است. اولدوز طبق اساطیر تورکی نیای افشار و از فرزندان اوغوزخان می‌باشد‌. وی حتی به امپراتور روس کاترین، نام تورکی آق‌بانو را داده است. آنگونه که از نام‌ گذاری‌های خانواده نادرشاه دیده می‌شود، والدین وی نیز دارای شعور ملی تورکی بوده‌اند‌. نام یکی از برادران وی بکتاش و دیگری بابیر است.
نادرشاه ‌شخصا بر تورک بودن خود مباهات و در هر فرصتی بر آن تاکید می‌کرد. نادرشاه ‌واقف بود که‌ تورکیت و داشتن ریشه‌ی تورانی مشترک، حلقه‌ی اتصال واقعی از یک سو بین تورکان ساکن در ایران-آزربایجان-عراق با عثمانلیان، اوزبیکان تورکستان- آسیای میانه ‌و تورکان حاکم بر هند (بابوریان)؛ و از سوی دیگر با تاریخ تورک و گذشته‌ی تورک‌سالار است. از همین رو او خواستار استفاده‌ی ابزاری از این واقعیت به ‌صورت عاملی تعیین کننده‌ در روابط سیاسی- دیپلوماتیک و مناسبات بین المللی دولت افشاری با دولت‌های تورک منطقه‌ بود. هدف نادرشاه‌ از کاربرد کانسپت اصلیت تورکی-ریشه‌ی تورانی مشترک، مجاب ساختن دولت‌های تورک منطقه ‌به ‌ترک مخاصمه‌ و در عوض پذیرفتن متقابل حق حاکمیت سلاطین خویشاوند تورک از سوی یک‌دیگر، مصالحه و نزدیکی و هم‌زیستی و هم‌کاری و هم‌یاری و اتحاد و اتفاق آن‌ها به عنوان فرزندان یک خانواده بود.

نادرشاه ‌مسلط به ‌سه‌ لهجه‌های اساسی زبان تورکی زمانه‌ی خود یعنی تورکی اوغوزی (متداول در جغرافیای دول عثمانلی و افشاری) و تورکی شرقی (جغتایی) بود. یعنی ‌نادرشاه ‌افشار کاملا باسواد در زبان تورکی بود و به ‌تورکی هم می‌نوشت. زبان مکالمه‌ و کاری روزمره‌ی نادرشاه ‌تورکی بود. او در همه‌ی عرصه‌ها و در خطاب به‌ همه‌ از هر ملیت و مذهب، در خطاب به ‌نظامیان و مامورین دیوانی و مقامات دینی و در دیدارهای رسمی ‌و غیر رسمی، در نطق‌ها و سخن‌رانی‌های خود، در مناسبات دیپلوماتیک با سفرا و حکام و سلاطین خارجی منحصرا به‌ زبان تورکی صحبت می‌نمود. او که ‌علاقه‌ای به ‌زبان فارسی نداشت صرفا در اواخر عمر شروع به ‌یادگیری زبان فارسی - شاید من باب تفنن- کرد. نادرشاه‌ هیچ سخن‌رانی و گفته‌ای به ‌زبان فارسی ندارد. آنچه‌ در کتب تاریخ ایرانی و فارسی به ‌نقل از نادرشاه ‌افشار و به ‌زبان فارسی آمده، اکثرا جعلی و بی پایه‌ و در مواردی ترجمه‌ی گفته‌های اصلی وی که ‌به‌ تورکی بودند است.

البته تا قبل از پهلوی پدیده ای به اسم زبان رسمی وجود نداشت تمامی امپراطوری ها و حاکمان تورک خودشان را پادشاه تک تک ملیت ها و فرهنگ ها و صاحب کل کشور با هر فرهنگ و زبان و ملیت میدانستند انها تلاش میکردن زمینه ای فراهم کنند که هر فرهنگ و زبانی در هر زمینه که میتواند رشد کند اکثر شاعران بزرگ تورک به سه زبان تورکی ، فارسی و عربی و یا دو زبان فارسی و تورکی شعر و دیوان دارند(از جمله فضولی و نسیمی و .... ،که به سه زبان عربی ، تورکی و فارسی دیوان و شعر دارند) یا (خاقانی ، شاه اسماعیل صفوی ، شهریار که به دو زبان تورکی و فارسی شعر و دیوان دارند) هیچ کدام از دانشمندان ایران کتابهایشان را به تورکی یا فارسی ننوشته اند بلکه به زبان عربی نوشته اند که نشان میده در آن زمان عربی در این زمینه بیشتر رشد کرده است تورکها به تمام فرهنگ ها اهمیت میداند چه حکومت تورکی چه شاعر تورکی.

چند زبانه بودن شاعران تورک و تلاش های حاکمان تورک برای حفط فرهنگ ها و زبانهای متنوع ممالک تحت حکومت خود نشان از عظمت این ملت است که تورکها چقدر به فرهنگ و زبان دیگر ملیت ها تحت حکومت خود ارزش و اهمیت قائل بودن اما افراد حقیر آن را طور دیگری و با اندیشه حقیرانه و نژادگرایانه خودشان تفسیر میکنن و این اقدامات بزرگوارانه حاکمان و شاعران تورک را به فوق العاده بودن زبان و فرهنگ خودشان نسبت میدهند این همان گربه صفتی هست که دچار آن شده اند.

نظر نادر شاه افشار در رابطه با فارس زبانان

در سطور پایانی صفحه ۱۳۱ کتاب نادر شاه افشار - نوشته هنری مورتیمر دوراند- ترجمه عبدالرضا بلادی میخوانیم که نادرشاه افشار میگوید "فارس زبانها میتوانند شراب درست کنند و آن را بنوشند اما به درد هیچ کار دیگری نمی خورند یک افغان به ده فارس می ارزد" اما اینکه چرا نادر شاه چنین چیزی گفته باید نگاهی به تاریخ بیندازیم لازم نیست زیاد دور بریم کافیست به اتفاقات صد سال پیش نگاهی مختصر بیندازیم خواهیم فهمید که نادرشاه این سخنان را بی خود نگفته است فارس زبانان هیچ وقت انسانهای شجاعی نبوده اند و در طول تاریخ هیچ گاه شجاعتی از خود ثبت نکرده اند رضاشاه پهلوی با کودتای انگلیسی و اتکا به بیگانه صاحب قدرت شد در نهایت هم با یک تلگراف سه خطی همان بیگانه بدون هیچ مقاومتی تسلیم شد و به سفارت کشور متجاوز پناهنده شد و در نتیجه آن و ورود متفقین به ایران و ایجاد قحطی چهار میلیون انسان تلف شدن خود فارس زبانان و ارتش فارسی نیز هیچ مقاومتی انجام ندادن و فرار را ترجیح دادن ، همچنین رضاشاه در قرارداد ننگین سعد آباد از روی بی سوادی حاضر شد دشت امید را به مساحت سه هزار کیلومتر مربع به افغانستان بسپارد تا افغانستان راضی شود که آب هیرمند به میزان مساوی بین ایران و افغانستان تقسیم شود یعنی رضا شاه برای چیزی که حق قطعی و طبیعی ایران بود سه هزار کیومتر مربع از خاک کشور را به افغانها داد ، اما افغانستان حتی بعد تحویل دشت امید هم حق آبه ایران زورگویی کرد الان هم بعد گذشت صد سال حتی در دوره جمهوری اسلامی هم وزیران فارسی نتوانسته اند در گرفتن همان حق آبه ایران از طالبان که هنوز حکومتشان به دو سال نرسیده موفق شوند یعنی حکومت و کشور کوچکی مثل طالبان هم برای وزیران فارسی زورگویی میکند در این رابطه مثالها بسیار زیاد هست و به همین مقدار اکتفا میکنیم.

وضعیت ممالک تحت امپراطوری در آغاز امپراطوری افشاریان:
در زمانی که صفویان با شورش افغانها از هم پاشیده بودند و کشور مورد تجاوز دشمنان داخلی و خارجی بود، عثمانیها در غرب و روسها از شمال و اعراب از جنوب و ترکمانان از شرق حضور داشتند، نادر وضعیت حاکمیت امپراطوری را سامان داد
در عهد نادر دشمنان و متجاوزان به کشور توسط وی سرکوب شدند و کشور اندکی از قدرت گذشته خویش را در حفاظت از مرزها و اعمال قدرت یک حکومت مقتدر مرکزی بر تمام ممالک ، بازیافت. تورکمانان و ازبکان به ماوراءالنهر عقب نشینی کردند.
بناهایی که به دستور نادر در خراسان بنا شده اند، نظیر کلات نادری(مطبی در اینجا درمورد کتیبه تورکی کلات نادر وجود دارد) و کاخ خورشید از آثار مهم بازمانده از این دوران هستند.
در عهد او به سپاه و تأمین نیرو بسیار توجه میشد. نادر ملیت های تحت حکومت خود را متحد و منسجم کرد و تبدیل به قدرتمندترین امپراطوری آسیا شد. ولایت ها امپراطوری نادرشاه افشار به شرح زیر بودند: آزربایجان، افغانستان، بلوچستان (پاکستان)، تورکمنستان، گرجستان، داغستان، بحرین، قطر، کشمیر و غیره


مرگ نادر شاه:
نادر شاه سر انجام با دسیسه علی قلی میرزا که زمانی نایب السلطنه نادرشاه بود وسپس مورد غضب نادر قرار گرفت و سمتش به حکمرانی سیستان تنزل پیدا کرد کشته شد.
پس از آنکه علیقلی حاکم سیستان شد در یک سال محصولات کشاورزی آن منطقه به شدت کاهش و قادر به پرداخت مالیات 150 هزار نادری به نادرشاه افشار نبود و در نامه ای خواست تا فقط 50 هزار نادری را بپردازد
در جواب نامه او نادر نامه تندی نوشت و به او گفت که یا مالیات را کامل پرداخت می کند یا سر از تن او و سیستانیان جدا می کند
علی قلی همراه با چند تن دیگر از سرداران که به انها قول تقسیم 200 کرور پول نقد و جواهرات ذخیره شده در کلات را داد بود نادر را شبانه به قتل رساند
.

مطالب مرتبط:

جنایت ها و خیانت های روسیه از دوران نادر شاه افشار تا امروز

کتیبه تورکی کلات نادری

امپراطوری قاجاریان